فیلم The Silence of the Lambs 1991 سکوت برهها
The Silence of the Lambs
The Silence of the Lambs, یک جوان F.B.I. کادت باید از یک قاتل آدم خوار زندانی و دستکاری کمک بگیرد تا به دستگیری قاتل زنجیره ای دیگر کمک کند، دیوانه ای که پوست قربانیانش را می کند.
- باکس دانلود
- اطلاعات بیشتر
- فیلم های مشابه
- عوامل و بازیگران
- جوایز
- برچسبها
- دیدگاه ها0
- کیفیت 720P
- مدت زمان 118 دقیقه
- بودجه 19,000,000 دلار
- درآمد کلی 272,742,922 دلار
- رده سنی R
خلاصه داستان فیلم “سکوت برهها” (The Silence of the Lambs) 1991
فیلم “سکوت برهها” (The Silence of the Lambs) محصول سال 1991، به کارگردانی جاناتان دمی و بر اساس رمانی به همین نام از توماس هریس ساخته شده است. این فیلم در ژانر جنایی، درام و ترسناک قرار دارد و با بازیهای برجسته جودی فاستر در نقش کلاریس استارلینگ و آنتونی هاپکینز در نقش دکتر هانیبال لکتر، به یکی از ماندگارترین آثار سینمایی تبدیل شده است.
داستان فیلم حول محور کلاریس استارلینگ، کارآموز جوان افبیآی، میچرخد که به تازگی در آکادمی افبیآی در کوانتیکو، ویرجینیا آموزش میبیند. او توسط جک کرافورد، رئیس واحد علوم رفتاری افبیآی، مأموریتی دریافت میکند تا با دکتر هانیبال لکتر، روانپزشک سابق و قاتل زنجیرهای خطرناک که به دلیل آدمخواری در زندان به سر میبرد، مصاحبه کند. هدف از این مصاحبه، به دست آوردن اطلاعاتی است که ممکن است به شناسایی و دستگیری قاتل زنجیرهای دیگری به نام “بوفالو بیل” کمک کند؛ فردی که زنان جوان را ربوده، آنها را میکشد و پوست آنها را از بدن جدا میکند.
کلاریس با ورود به بیمارستان ایالتی بالتیمور برای مجرمان روانی، با دکتر فردریک چیلتون، مدیر بیمارستان، مواجه میشود که او را به سمت سلول دکتر لکتر هدایت میکند. لکتر در ابتدا با کلاریس برخوردی مودبانه دارد، اما به زودی بیتاب میشود و او را رد میکند. در حین خروج، یکی از زندانیان به نام میگز به کلاریس توهین میکند. لکتر که این رفتار را ناپسند میداند، با کلاریس تماس میگیرد و به او میگوید که به دنبال بیمار قدیمیاش بگردد. این سرنخ، کلاریس را به انباری میبرد که در آن سر بریده مردی را درون شیشهای پیدا میکند. لکتر توضیح میدهد که این مرد با بوفالو بیل مرتبط بوده است.
در ادامه، بوفالو بیل کاترین مارتین، دختر یک سناتور ایالات متحده را میرباید. کرافورد به کلاریس اجازه میدهد تا معاملهای جعلی را به لکتر پیشنهاد دهد؛ به این صورت که اگر لکتر اطلاعاتی ارائه دهد که به دستگیری بوفالو بیل و نجات کاترین کمک کند، او به زندانی دیگر منتقل خواهد شد. لکتر در ازای این معامله، از کلاریس میخواهد که جزئیاتی از زندگی شخصیاش را با او در میان بگذارد. کلاریس داستانی از کودکیاش را بازگو میکند که در آن پس از مرگ پدرش، به مزرعهای فرستاده شده و شاهد ذبح برهها بوده است؛ تجربهای که هنوز او را آزار میدهد.
لکتر با ارائه سرنخهایی، کلاریس را به سمت درک هویت واقعی بوفالو بیل هدایت میکند. کلاریس متوجه میشود که بوفالو بیل اولین قربانی خود، فردریکا بیمل، را میشناخته است. او به زادگاه فردریکا در اوهایو سفر میکند و درمییابد که فردریکا و بوفالو بیل هر دو خیاط بودهاند. در خانه فردریکا، کلاریس الگوهای لباسی را پیدا میکند که شبیه تکههای پوستی است که از قربانیان برداشته شده است. او نتیجه میگیرد که بوفالو بیل در حال ساختن “لباسی” از پوست زنان است.
در همین حال، کرافورد با استفاده از سرنخهای لکتر، به دنبال مردی به نام جیم گامب میگردد که معتقد است همان بوفالو بیل است. او به همراه تیمی از افبیآی به آدرسی در ایلینوی یورش میبرد، اما خانه خالی است. در همین زمان، کلاریس به مصاحبه با دوستان فردریکا ادامه میدهد و به خانهای میرسد که در آن با مردی به نام “جک گوردون” ملاقات میکند. پس از مشاهده پروانهای در خانه او، کلاریس متوجه میشود که او همان جیم گامب یا بوفالو بیل است.
در تعقیب و گریزی در زیرزمین خانه، کلاریس کاترین را در چاهی پیدا میکند و پس از مواجهه با گامب در تاریکی، او را میکشد. پس از این ماجرا، کلاریس فارغالتحصیل میشود و در مراسم فارغالتحصیلی، تماسی از لکتر دریافت میکند که به او اطمینان میدهد قصد تعقیب او را ندارد و از او میخواهد که لطفش را جبران کند. لکتر سپس تلفن را قطع میکند و به دنبال دکتر چیلتون، مدیر بیمارستان، میرود.
“سکوت برهها” با بازیهای درخشان و داستانی پرتنش، به یکی از برجستهترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شده است. این فیلم موفق به کسب جوایز اسکار در پنج بخش اصلی شد: بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر مرد برای آنتونی هاپکینز، بهترین بازیگر زن برای جودی فاستر و بهترین فیلمنامه اقتباسی.