بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.
یک جفت خواهر و برادر را دنبال می کند که عاشق یکدیگر هستند اما به یکدیگر بی اعتماد هستند و با یک گروه کوچک به سفر رفتینگ در آب های سفید می روند. یکی از دوستان آنها از دوران کودکی خطرناکتر از آن چیزی است که به نظر می رسد.
در طول یک طوفان بسیار شریر، دو برادر جنایتکار در حال فرار به یک خانه مزرعه متروک پناه می برند. با به اسارت گرفتن خانواده ساکن، آنها متوجه می شوند که خانه اسرار تاریک خود را دارد.
یک معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی که ناامید از بسته شدن است و پس از ناپدید شدن پسر خردسالش احساس گناه می کند، با پیشنهاد عجیبی روبرو می شود تا حقیقت را در مورد آنچه اتفاق افتاده است بیاموزد و اوضاع را درست کند - اگر بخواهد ...
مادری مجرد به نام گابی یک راهنمای تور، یک روانشناس، یک کشیش و یک مورخ را استخدام می کند تا بعد از اینکه متوجه شد عمارت تازه خریداری شده اش در آن ارواح وجود دارد، جن گیری کند.
یک قاتل زنجیرهای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین میکند.
نیکولز، یک کارآگاه سرسخت نیوانگلند که در تعقیب پروندهای که در آن هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد نیست، چشم پوشی نمیکند، پروندهای که شروع به از بین بردن توهمات زندگی خود میکند.
زنی به نام Moiraine با پنج مرد و زن جوان در یک دنیای فانتزی که جادو وجود دارد، اما فقط برخی می توانند به آن دسترسی داشته باشند، اتفاق می افتد. این جرقه یک سفر خطرناک و سراسر جهان است. بر اساس مجموعه کتاب های رابرت جورد
The Continental که در شهر نیویورک دهه 1970 می گذرد، به بررسی منشأ هتل نمادین قاتلان جهان جان ویک می پردازد که از نگاه و عمل یک وینستون اسکات جوان دیده می شود.