- میانگین رای 1,374 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان89 دقیقه
هستی، یک پرستار بیوه که یک دختر دارد، با مردی ثروتمند پارانوئید ازدواج می کند.
هستی، یک پرستار بیوه که یک دختر دارد، با مردی ثروتمند پارانوئید ازدواج می کند.
لیلی کتابی را می یابد که داستانش دو قرن قبل در بالکان می گذرد و وقایع آن شباهت های بسیاری به سرگذشت خانواده اش دارد. او باور دارد که رمزگشایی از این داستان، می تواند پرده از آن چه در گذشته بر مادر و خانوادهاش گذشت بردارد و... لیلی که اتفاقات شوم زمان کودکیاش را ناشی از نفرینی کهن می داند، از طریق کتابی مرموز در مییابد که او و خانوادهاش تاکنون در زمان و مکان های موازی بسیاری زیسته اند و اکنون «نوبت لیلی» است تا با رمزگشایی از کتاب و یافتن تابلوی ارزشمند نیاکانش دست به انتخابی بزند که به تمام این زندگی های زیسته معنا بدهد .
فصل 1 قسمت 24 (قسمت آخر)
تعدادی تبهکار در ایران زندگی می کنند و رئیس این گروه نوعی سامورایی بود که مدت کوتاهی در ژاپن زندگی می کرد. این افراد برای یک ماموریت در برلین استخدام شدند و به دلیل سرقت سند ملکی به آنجا سفر کردند...
طاها دانشجوی الهیات برای نوشتن پایان نامه خود دو زندانی را با گذاشتن سند آزاد می کند .این دو زندانی پس از آزادی نقشه میکشند که گنجی که در اطراف یک امام زاده وجود دارد را پیدا کنند . در پایان فیلم پس از کلی دردسر در پیدا کردن گنج ، سرانجام آن را پیدا میکنند و پس از باز کردن در صندوق متوجه میشوند که فقط یک قرآن خطی قدیمی در آن صندوق وجود دارد. دهنمکی قصد دارد در این فیلم تاثیر معنویات بر زندانیها را به تصویر بکشد.
فیلم روسی ، روسی فیلمی عاشقانه که به تراژدی ختم میشود. مردی به نام توماج از زندان فرار میکند و به نزد همسرش (طناز طباطبایی) میرود. بعدها متوجه میشود که او مورد تجاوز قرار گرفته است. از گذشته رابطهی عاشقانهای بین همسر او و یوسف (میلاد کی مرام) وجود داشته و برادر یوسف (صابر ابر) دوست صمیمی توماج است و به نوعی پل ارتباطی بین یوسف و توماج…
فیلم ایده اصلی ، ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیده اند، شرکت ها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کرده اند. مهندس سعید پارسا که چندسالی است از همسرش رویا عضدی جدا شده و رئیس یکی از شرکت های حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدم های این قصه منجر به پیچیدگی هایی در روایت آن می شود.
صفدر کوکبی در فیلم های فارسی به عنوان بدل بازی می کند و به صفدر استالونه معروف است. اعضای یک گروه صهیونیست که رهبری آن به عهده ی یکی از اعضای موساد است صفدر را به جای یکی از همکاران فراری خود به نام اردشیر سرلک دستگیر می کنند و از او می خواهند که میکروفیلمی را تحویل آنها بدهد. صفدر به کمک شیرین، نامزد سرلک، می گریزد. صفدر برای یاری رساندن به پلیس می پذیرد که نقش اردشیر سرلک را بازی کند و مأموران را در جریان فعالیت آنها بگذارد. فرخ، برادر شیرین، به دست صهیونیست ها کشته می شود و صفدر ارتباط خود را با پلیس برای شیرین برملا می کند. سرلک به دست صهیونیست ها گرفتار می شود و صفدر به جای او برای تحویل دادن میکروفیلم به منطقه ای مرزی می رود. اما او و شیرین لو می روند و اعضای گروه تصمیم می گیرند آن دو را به جرم خیانت بسوزانند. با حضور مأموران اعضای گروه کشته و متفرق می شوند و صفدر با آویزان شدن به هلی کوپتری که حامل رهبران گروه است آنها را از پا در می آورد و هلی کوپتر را سالم به زمین می نشاند.