رسانه اسکای مووی فارسی

Betriek در لبه یک باتلاق ذغال سنگ نارس در شمال هلند زندگی می کند. وقتی یک شب او و خانواده اش توسط یک غریبه تصادفی مورد حمله قرار می گیرند، بتریک برای یافتن توضیحی تصمیم می گیرد. هر چه بیشتر حفاری می کند، بیشتر قانع می شود...

یک فوتبالیست با استعداد 11 ساله به نام رمکو یک آرزوی بزرگ دارد: انتخاب شدن برای تیم ملی زیر 12 سال. پدرش اریک او را مربی می کند و به نظر می رسد همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه اریک ناگهان می میرد. رمکو و مادر سیل...

یک سنجاب تبعیدی که به طرز غیرقابل اصلاحی خود خدمت می کند، خود را در حال کمک به برادران پارک سابق خود با یورش به یک فروشگاه آجیل می بیند، مکانی که اتفاقاً جلوی سرقت بانک یک باند انسانی نیز می شود.

رودولف، یک خون آشام 13 ساله، با تونی، پسر فانی هم سن و سال خود که عاشق قلعه های قدیمی، قبرستان ها و خون آشام ها است آشنا می شود. تونی به رودولف کمک می کند تا با یک شکارچی خون آشام بدنام مبارزه کند و با هم خانواده رودلف را نجات داده و تبدیل به رفیق می شوند...

ژاکوب استور، ناخدای دریایی، در یک کافه با یکی از دوستانش شرط بندی می کند که با اولین زنی که وارد آن مکان می شود ازدواج کند. و در پیاده روی لیزی.

یک سرباز هلندی جوان که برای سرکوب تلاش‌های استقلال پس از جنگ جهانی دوم در مستعمره هلند در اندونزی اعزام شده است، زمانی که به جوخه نخبه فرماندهی بی‌رحم می‌پیوندد، خود را بین وظیفه و وجدان درگیر می‌بیند.

1944، جنگ جهانی دوم. یک خلبان گلایدر بریتانیایی، یک پسر هلندی که در طرف آلمانی می‌جنگد و یک زن هلندی عضو مقاومت، همگی درگیر نبرد شلد می‌شوند. انتخاب های آنها متفاوت است، اما هدف آنها یکی است: آزاد

از لحظه ای که کشیش جدید از منبر بالا می رود، لیز می داند که او و خانواده اش در خطر بزرگی هستند.

پترسون پپس یک دوست صمیمی دارد: راف، یک زرافه. راف و پترسون با هم بزرگ می شوند زیرا پترسون در کنار باغ وحش زندگی می کند و دقیقاً در یک روز به دنیا می آیند. وقتی به سنی رسیدند که باید برای اولین بار به مدرسه بروند