- ژانر
- سال انتشار
رباب نامزد پسرعموی خود، کامل است. پدر رباب، علی ویس، صیاد مروارید است و به بیماری تنگی نفس دچار است. مادر کامل از خانواده عروس خواسته است که دخترشان را با جهیزیه خانه داماد بفرستند. علی ویس به منظور تهیه جهیزیه برای صید صدف و یافتن مروارید تلاش می کند، فرزند او خادم نیز به دور از چشم پدر به کمک دوستش خدر به صید می رود تا جهیزیه خواهر را فراهم کند. تلاش آن ها نتیجهای نمی دهد. مادر داماد به خانه علی ویس می رود و شرط خود را تعدیل می کند. مراسم عروسی برگزار میشود. خادم شب عروسی صدفی به رباب میدهد. رباب صبح روز بعد صدف را میگشاید و مرواریدی در آن می یابد…