رسانه اسکای مووی فارسی

یک نوجوان نابغه برنامه نویسی فقط 30 روز فرصت دارد تا بزرگترین بازی ویدیویی جهان را بسازد وگرنه خانواده اش همه چیز را از دست می دهند. بدون فشار.

روابط دو برادر زمانی تیره می شود که برادر کوچکتر خبر میراث عجیبی را دریافت می کند که رقابت آنها را برای یک زن جوان مرموز که به جزیره آنها می رسد پیچیده می کند. کل خانواده به نقطه شکست می رسد

کارآگاه هیون سو تلاش می کند دختری را که در یک شب طوفانی از صخره ناپدید شده بود، ردیابی کند.

پترسون پپس یک دوست صمیمی دارد: راف، یک زرافه. راف و پترسون با هم بزرگ می شوند زیرا پترسون در کنار باغ وحش زندگی می کند و دقیقاً در یک روز به دنیا می آیند. وقتی به سنی رسیدند که باید برای اولین بار به مدرسه بروند

مانند بسیاری از دانش آموزان، آئوی عضو یک باشگاه فوق برنامه در مدرسه است و تیراندازی با کمان را تمرین می کند. با توجه به تمرین فراوان، Aoi در آن خوب است. اعضا اکثرا دوستان خوبی هستند. همه چیز خوب است تا زمانی که رعد و برق و رعد و برق به محل و هفتم برخورد کند

ماه قرمز وجود ما روی زمین را تهدید می کند. تنها امید ما پل دبلیو آر مرموز، با استعدادترین فضانورد نسل خود است. اما چند ساعت قبل از شروع ماموریت بزرگ، پل ناپدید شد.

یک راننده یدک‌کش صنعتی که از بی‌خوابی رنج می‌برد، پس از مرگ نابهنگام پدرش به خانه دوران کودکی‌اش باز می‌گردد تا متوجه شود که یک حضور ماوراء الطبیعه در خانه زندگی می‌کند و سرزمین مقدسی را که در آن ساخته شده بود، تسخیر کرده است.

اینترپرایز ظاهراً به این دلیل که آنها می‌خواهند در مورد یک معاهده صلح مذاکره کنند، به دنیای رومولایی رومولوس منحرف می‌شود. کاپیتان پیکارد و خدمه اش هنگامی که پریتور شینزون قصد حمله به زمین را دارد، تهدیدی جدی برای فدراسیون پیدا می کنند.

یک تک تیرانداز در یک تیم ترور مزدور، وزیر معادن کنگو را می کشد. شلیک موفقیت آمیز تریر او را مجبور به مخفی شدن می کند. سال‌ها بعد با بازگشت به کنگو، خودش هدف یک تیم ضربتی قرار می‌گیرد.

از آنجایی که ذهنیت‌های متفاوت پدر منطقی اویرا و پدربزرگ روحانی ولجو شروع به برخورد می‌کنند، کنزا یازده ساله مصمم است مسیر خود را به زندگی بزرگسالی بیابد. فیلمی جادویی-رئالیسم که در یک انبار زباله در کوراسائو قرار گرفته است.